پایگاه فرهنگی علامت تعجب

ای نام نکوی تو سر دفتر دیوان ها / وی طلعت روی تو زینت ده عنوان ها

پایگاه فرهنگی علامت تعجب

ای نام نکوی تو سر دفتر دیوان ها / وی طلعت روی تو زینت ده عنوان ها

پایگاه فرهنگی علامت تعجب

امیدوارم در این پایگاه لحضات خوبی داشته باشید

تبلیغات

علامت تعجب

Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طنز» ثبت شده است

چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۳ ق.ظ

راه شعرا دور ز راه عرفا نیست! (طنز)

فکرم همه‌ جا هست، ولی پیش خدا نیست

سجاده زردوز که محراب دعا نیست

گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟

اندیشه سیال من ای دوست، کجا نیست؟!

از شدت اخلاص من عالم شده حیران

تعریف نباشد، ابداً قصد ریا نیست!

از کمیت کار که هر روز سه وعده

از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست

یک‌ ذره فقط کندتر از سرعت نور است

هر رکعت من حائز عنوان جهانی‌ ست!

این سجده سهو است؟ و یا رکعت آخر؟

چندی‌ ست که این حافظه در خدمت ما نیست

ای دلبر من! تا غم وام است و تورم

محراب به یاد خم ابروی شما نیست

بی‌ دغدغه یک سجده راحت نتوان کرد

تا فکر من از قسط عقب‌ مانده جدا نیست

هر سکه که دادند دو تا سکه گرفتند

گفتند که این بهره بانکی‌ ست، ربا نیست!

از بس‌ که پی نان حلالیم شب و روز

در سجده ما رونق اگر هست، صفا نیست

به به، چه نمازی‌ ست! همین است که گویند

راه شعرا دور ز راه عرفا نیست!

سعید طلایی

۳ نظر ۰۳ تیر ۹۴ ، ۰۱:۱۳
محمد رضا
شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۲۴ ب.ظ

صرفا جهت خنده

کسی که اولین بار سوپ رو به عنوان غذا به رسمیت شناخت 
به هیچ وجه درک درستی از گشنگی نداشته!


۱ نظر ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۴
محمد رضا
سه شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ب.ظ

فرق خرید آقایان و خانم ها


۱ نظر ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۰۰
محمد رضا
سه شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۵۴ ب.ظ

(فلسفه ى ایشالله ۱۲۰ ساله شى)

در دوران هخامنشیان سال کبیسه وجود نداشت همیشه اسفند ماه ۲۹ روز بوده،در تقویم آن زمان هر چهار سال یک روز ذخیره میشد و طی ۱۲۰سال یک ماه ذخیره داشتند که آن سال را بجای ۱۲ماه،۱۳ ماه اعلام میکردند،در ماه سیزدهم هیچکس کار نمیکرد همه با خرج حکومت جشن میگرفتند بنابراین مردم در حق هم دعا میکردند که ۱۲۰سال عمر کنند تا حداقل یک جشن یک ماهه را ببینند.!!!

۰ نظر ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۵۴
محمد رضا
چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۰۳:۵۹ ب.ظ

گیر دادن رستم به سهراب (طنز)


چنین گفت رســتم  به سهـــراب یل

که من آبـــرو دارم انــــــدر محـــل

مکن تیز و نازک ، دو ابـروی خود

دگر سیخ سیـخی مکن؛ مـوی  خود

شدی در شب امتــــــحان  گرمِ چت

بروگــمشو ای خــاک بر آن سـرت

اس ام اس فرستادنت بس نبــــــــود

که ایمـیل و چت هم به ما رو نمـود

رهـا کن تو این دختِ افراسیــــــاب

که مامش ترا می نمــــاید کبــــــاب

اگر سر به سر تن به کشتن دهیـــم

دریغـــا پسر، دستِ دشــمن دهیـــم

چوشوهر دراین مملکت کیمــیاست

زتورانیان زن گرفتـــــن خطـــاست

خودت را مکن ضــــایع از بهــراو

به دَرست بـــپرداز و دانش بجـــــو

دراین هشت ترم،ای یلِ با کـلاس

 فقـط هشت واحد نمـودی تو پاس

توکزدرس ودانش، گریزان بـُدی

چرا رشــته ات را پزشـکی زدی

من ازگـــــــــور بابام، پول آورم

که هــرترم، شهـریه ات را دهـم

من از پهلــــــوانانِ پیــشم  پـــسر

ندارم بجــز گرز و تیـــغ و ســپر

چوامروزیان،وضع من توپ نیست

بُوُد دخل من هفـده و خرج بیست

به قبـض موبایلت نگـه کرده ای 

پــدر چـــــد من را در آورده ای

مسافر برم،بنـده با رخش خویش

تو پول مرا می دهی پای دیـــش

مقصّر در این راه ، تهیمیــنه بود

که دورازمن اینگونه لوست نمود

چنیـن گفت سهـراب، ایـــول پـدر

بُوَد گفـــته هایت چو شهـد وشکر

ولـی درس و مشق مرا بی خیـال

مزن بر دل و جان من ضــد حال

اگرگرمِ چت یا اس ام اس شویــم

ازآن به که یک وقت دپرس شــویم

۰ نظر ۰۵ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۵۹
محمد رضا